فناوري آموزشي

اطلاعات در مورد كامپيوتر ، ورزشي

فناوري آموزش چيست ؟

۶۹ بازديد

فناوري آموزشي به زبان ساده به معني به كارگيري مجموعه اي از فنون ، برنامه ريزي ها ، سازماندهي مديريت ها ، به كارگيري تجهيزات و رسانه هاي آموزشي ، دانش وتجربه بشري در زمينه آموزش و يادگيري است . علاوه بر آن به معني به كارگيري عملي نتايج تحقيقات علمي در كل فرايند ياد دهي و يادگيري است ، بطوري كه به بهينه سازي آموزش ورسيدن به ياد گيري عميق ، كار آمد و پايه دار منجر شود كه با عشق و علاقه ياد دهنده وياد گيرنده همراه باشد . با توجه به تعريف مذكور فناوري آموزشي نسبت به ساير رشته هاي مرتبط با تعليم و تربيت جامعيت بشري دارد ، زيرا همواره به فرايند مي نگردتا به هدف . به اعتقاد بر جستگان تعليم و تربيت ، فرايند رسيدن بهدف از خود هدف مهمتر است . زيرا بيشتر مسائل ، مشكلات ، مدرسه گر يزي ها ، ترك تحصيل بي علاقگي ها ، ضعف كا ر كنان آموزشي و موارد مشابه در فرايند به وجود مي آيد نه در هدف . به اعتقاد نيچه موفقيت ، رسيدن به هدف نيست بلكه تلاش در جهت رسيدن به هدف است . يكي از دستاورد هاي آموزشي اقتصاد دانش بر يا اقتصاد مبتني بر دانش است . اگر كسب دانش با علاقه ، انگيزه و پشتكار همراه نباشد ، در فرايند دانش اندوزي اختلال ايجاد مي شود و چه بسا كه اين اختلال عواقب نا خو شايند همراه داشته باشد .


پيشرفت شگفت انگيز دانش بشري و افزايش بي رويه ي مشاغل وابسته به فناوري هاي جديد به طور جدي ما را بر آن مي دارد تا در برنامه هاي درسي مدارس و پيامد هاي روش ها و نگرش هاي سنتي تجديد نظر ي جدي بكنيم . اگر در برنامه هاي رسمي مدارس چنين امكاني وجود نداشته باشد بيايد از همين مجراو مسير اقدام كنيم . يعني ابتدا نگرش و طرز تفكرمان را نسبت به درس ، دانشگاه و مدرسه عوض كنيم ، سپس براي آينده برنامه بريزيم .
متخصصان فناوري پيشنهاد مي كنند كه دنياي دانش فردا را 4 رشته تحصيلي رقم مي زند كه بهتر است جوانان را به انتخاب اين رشته ها تشويق كنيم :
1 رشته دريا و اقيانوس شناسي
2 رشته فضا و فيزيك و اختر شناسي
3 رشته رايانه و ريز پردازه ها
4 رشته ژنتيك و مهندسي پزشكي
جهان امروز ، جهان غلبه ي تصوير بر كلام است . امروزه ، اگر زمان روش هاي سنتي آ موزش و پرورش كه به مثلث كتاب ، تخته ي سياه و معلم محدود است به پايان هم نرسيده باشد ، دست كم ديگر پاسخ گوي تمامي نياز هاي نظام آ موزشي نيست . چرا كه به دليل گسترش شبكه هاي تلويزيوني ، حتي در روستاها و منطقه هاي محرومي كه هنوز هم از حد اقل امكانات آموزشي بي بهره اند ، كودكان و نوجوانان آ موزش پذير ، نسبت به نسل هاي پيشين ، درك تصويري بيش تر و بهتري دارند .
توجه به تجرب ه ها و آ موز ه هاي قبلي كودكان د ر دوران آغا ز تحصيلات رسمي ،امري مهم به شمار
مي آيد .چرا كه كودك ازطريق تلوزيون ،پيش ازورد به دبستان ،با آموزه هاي از جمله حروف فارسي وحتي انگليسي آشنا شده است.به عبارت ديگر بچه هاي امروز ،پيش نياز ورود به عرصه آموزش وپرورش رسمي رابيش از نسلهاي پيشين فراگرفته اند . بنابراين ،تحول در روش ونظام آموزشي كشور ، امري بديهي و الزامي به نظر مي رسد . اگر نظام را در معادله اي كه به لحاظ علمي در عرصه برقراري ارتباط با مخاطب طراحي شده است ، پيام گذار در نظر بگير يم – بايد ياد آور شويم كه پيام گذار امروز بايد خود را از مفروضات ذهني برهاند و با درك واقعيت هاي جهان مدرن،براي انتقال هر چه بهتر پيام به گيرنده ، از ابزار و واسطه هايي استفاده كند كه نسل امروز در اختيار دارد .
براي مثال ، دستگاه هايي نظير ويديو ،vcd dvd, و حتي گوشي هاي موبايل با امكانات پيشرفته امروز ه در دسترس بسياري از خانواده ها قرار دارند . اگر نظام آموزشي كشور مواد درسي را به شكل مواد آموزشي بصري توليد كند ودر اختيار خانو اده ها قرار دهد ، قطعا پدران و مادران وخود دانش آموزان ترجيح مي دهند به جاي استفاده از معلم خصوصي ،مشكلات وكمبودهاي درسي را با استفاده از نوارهاي ويديويي يا نرم افزارهاي آموزشي بر طرف كنند كه در عين حال به لحاظ اقتصادي نيز مقرون به صرفه است اما نظام آموزشي كشور ،چگونه در چه زمينه هايي مي تواند از فيلم و نرم افزار هاي آموزشي به منظور بهبود كيفيت آموزشي و تغيير روشهاي سنتي وبه روشهاي روز آمد ،بهره بگير يم.
واقعيت اين است كه هنوز هم نه تنها در ايران ، بلكه در هيچ جاي جهان ، هيچ يك از امكانات آموزشي وكمك آموزشي نمي تواند جاي معلم را در امر آموزش و پرورش اشتغال كنند . معلم به عنوان عنصري آگاه كه احساس و عواطف انساني دارد ، مي تواند از طريق برقراري ارتباط وتعامل، ميان خود ودانش آموز ،مناسب ترين راه را براي درك و انتقال دانش انتخاب كند . اما فيلم ها و نرم افزار هاي آموزشي فاقد چنين سازو كاري هستند .بنا بر اين شايسته نيست كه براي ايجاد تحول در امر آموزش ،نقش معلم را به حداقل برسانيم يا حذف كنيم . بهتر آن است كه از امكانات ياد شده ،بعنوان ابزاري كمكي به منظور تسهيل و تعميق مفاهيم آموزشي بهره بگيريم . 
فناوري اطلاعات وارتباطات بيشترين سرمايه را در جهان به خود اختصاص داده است . كشورهايي كه از عهده ي بهره برداري از فرصت ها و نيروي فناوري اطلاعات وارتباطات بر آيند ،مي توانند گامي به پيش نهند ،موانع سنتي را كاهش دهند واز راه هاي موثر وبا كار آمدي بيش تر به اهداف توسعه پايدار دست يابند . بنابراين ،شكاف اطلاعاتي ودانش بين كشور هاي جهان را نمي توان دست كم گرفت
نا برابري بهره مندي از فناوري اطلاعات و ارتباطات در سطوح ملي و بين المللي مهمترين چالش جهاني در عنصر حاضر است كه توجه دولت ها ، سياست گذاران و مديران كشور هاي توسعه يافته و در حال توسعه را به خود جلب كرده است . كشورهاي صنعتي جهان ،برنامه هاي راهبردي ملي پر هزينه اي را براي مواجهه با اين شكاف به اجرا گذاشته اند .
چالش هاي مربوط به مدريت دانش،رابطه ي مدرسه و جامعه ،اثر بخشي برنامه هاي درسي ، نقش معلم و دانش آموزان ،كاركردهاي مدرسه ،روش هاي تهيه وارائه مواد درسي ، سازماندهي محتواي آموزشي و توسعه نيرو ي آموزشي كشور هاي مختلف را به تلاش براي فراهم ساختن فناوري فكري موثرتري براي پاسخ گويي به نياز هاي نوين برانگيخته است .


فناوري اطلاعات و ارتباطات به موسسات آموزشي كمك مي كنند تا ساختا ر هاي خود را همگام با تحولات زمان توسعه دهند ،مسئوليت هاي جديدي را در ارتباط با تو سعه علم و مردمي كردن آن ، گسترش آموزش ،تاكيد بر آموزش مداوم ، يادگيري مادالعمر و تصميم آموزش و.... بپذيرند ،كيفيت آموزش ها را ارتقا بخشند و بر نشاط و خود انگيزي دانش آموزان ،دانشجويان وپژو هشگران بيفزايند ، آموزش را به هنگام ،ارزان،اثر بخش ،انعطاف پذير ،سريع و كار بردي سازند و محيطي مناسب براي سازماندهي وتوليد فناوري فكري جديد فراهم كنند .